{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی LAW ENFORCEMENT در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۳ 
۰[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
اعمال قانون
۴ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اجرای قانون
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مجریان قانون
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نیرو انتظامی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نیروی انتظامی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اعمال قانون کردن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مجری قانون
معنی LAW ENFORCEMENT, معنی LAW ENFORCEMENT, معنی LAW ENFORCEMENT, معنی اصطلاح LAW ENFORCEMENT, معادل LAW ENFORCEMENT, LAW ENFORCEMENT چی میشه؟, LAW ENFORCEMENT یعنی چی؟, LAW ENFORCEMENT synonym, LAW ENFORCEMENT definition,
معنی Crude rate of natural increase, ترجمه Crude rate of natural increase به فارسی, معنی hull, ترجمه hull به فارسی, معنی پیچش پروتئین, ترجمه پیچش پروتئین به انگلیسی, معنی شکستگی، انکسار، شکست، ترک، شکاف، شکستن، شکافتن گسیختن، شکستگی(استخوان)
, ترجمه شکستگی، انکسار، شکست، ترک، شکاف، شکستن، شکافتن گسیختن، شکستگی(استخوان)
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی